Friday, October 05, 2007

تز

دارم مقداری از انرژی ام را صرف تعریف موضوع تز می کنم. [بقیه اش را هم صرف خواب :) ] واقعا کار سختیه. تعریف موضوع تز منظورمه! یادم میاد مسعود یک دینامیکی رو در مورد تعریف تز کشف کرده بود که: دوشنبه ها "سرج" می کنی، سه شنبه ها موضوع پیدا می کنی، چهارشنبه ها می فهمی که "ای دل غافل اون موضوع رو یکی دیگه حل کرده!"، پنج شنبه ها یک موضوع دیگه پیدا می کنی، جمعه استادت بهت نگاه می کنه و می گه "این موضوع در حد و قواره تو نیست!" شنبه ها هم که وبلاگ می نویسی و یکشنبه ها هم که تعطیله و در کنار خانواده برای هفته بعد برنامه ریزی می کنی!.. خلاصه اوضاع ما هم شبیه به این فرآینده. با این تفاوت که اون وسط ها چهار تا کلاس هم دارم.
فعلا این طور که پیش می ره می خوام در مورد
1- علوم "تصمیم گیری" کار کنم.
2- به "تصمیم گیری" در سطح گروه علاقه دارم.
3- به رویکرد تشریحی descriptive علاقه دارم. در مقابل Prescriptive . یعنی موضوع مورد علاقه ام فهمیدن اتفاقاتیه که در فرآیند تصمیم گیری اتفاق می افته،.. نه بیشینه کردن چهارتا معادله! به این ترتیب در سمت روانشناس ها و روانشناسهای اجتماعی هستم تا اقتصاددانها و مهندسان صنایع.
4- سوال خیلی بزرگی که الان می تونم بپرسم مربوط به "موانع تصمیم گیری مناسب در گروه ها" ست.

درباره متد مطالعه هنوز به نتیجه نرسیدم. آنچه که مسلمه اینه که باید جایگاهم را تا حد ممکن در طیف کار تئوریک و کار تجربی مشخص کنم. در آن سر طیف (تئوری)، کارها به مراتب سخت تره و چاپ مقاله مشکل تر. در مقابل، بکاربردن روشهای کمی آماری و انجام یک کار تجربی خیلی راحت تره و چاپ نتایج هم ساده تره. اما با مذاق ما اولی بیشتر سازگاره..

با دیوید صحبت می کردم. گفت "همیشه تعداد استادهای در دسترس کمتر از تعداد موضوع های خوب برای تزه!" پس باید با توجه به استادها موضوعت رو دقیق کنی و از همان اوایل فرآیند پیداکردن مسئله به این فکر کنی که با کی می خوای کار کنی.

2 comments:

Laleh said...

این سیکل انتخاب موضوع خیلی باحال بود!!

Anonymous said...

در مور د سخنرانی احمدی نژاد استدلالات خوبی آورده اید بهتان تبریک می گویم
معمولا این جا را می خوانم نوشته های جالبی دارید