یکی از مسائل مورد توجه در علوم تصمیم گیری، تصمیم گیری دینامیک است. به زبان ساده یعنی موقعیت هایی که شما تصمیمی می گیرید و از نتایج آن مطلع می شوید و تصمیم خود را با توجه به اطلاعات جدید اصلاح می کنید. مثلا وقت خود را بین درس و تفریح به نسبت مساوی تقسیم می کنید و بعد دنده تان که خورد شد(!) نسبت تقسیم زمان را بین این دو تغییر می دهید. طبیعتا انتظار می رود که افراد با افزایش دفعات تصمیم گیری و دریافت فیدبک، بهترین تصمیمی را که به ماکزیمم کردن مطلوبیتشان می انجامد شناسایی کنند. تحقیقاتی وجود دارد که ادعا می کند موانعی در جهت رسیدن به بهترین تصمیم موجود است. یعنی شما عمری هم یک کار را انجام بدهید و فیدبک دریافت کنید همچنان بایاس خواهید ماند و چه بسا بایاس تر هم می شوید!
یکی از نمونه های بایاس های ماندگار در شرایطی است که فیدبک شرطی وجود داشته باشد. تصمیمی را فرض کنید که دو حالت «آری» و «خیر» داشته باشد. حالتی را فرض کنید که شما تنها از نتایج تصمیم های «آری» خود مطلع شوید و از نتایج تصمیم های «نه» خود خبردار نشوید. هر چند شاید در نگاه اول چنین شرایطی عجیب به نظر برسد اما می توان ادعا کرد در دنیای واقع این گونه از فیدبک (فیدبک شرطی) بسیار بیشتر از فیدبک های کامل است. فرض کنید که مسئول استخدام یک شرکت باشید: اگر آقا یا خانوم X را استخدام بکنید بعد ها خواهید فهمید که آیا آن فرد توانایی های مورد نظر شما را داشت یا نه. اگر استخدامش نکنید دیگر در مورد توانایی های آقا یا خانوم X و درستی یا نادرستی تصمیم تان چیزی نخواهید فهمید. اگر مامور پلیس باشید، در صورتی که به یک مظنون گیر بدهید می توانید او را بازرسی بدنی بکنید و بفهمید که آیا او حامل مواد مخدر است یا نه و آیا گیر دادن شما به جا بوده یا نه. اگر گیر ندادید به احتمال زیاد دیگر او را نخواهید دید. این دو مثال را مقایسه کنید با مثال ساده سرمایه گذاری در بورس که شما چه در حالتی که سهمی را بخرید و چه در حالتی که نخرید، بعدا در مورد درستی یا نادرستی تصمیم تان اطلاع پیدا خواهید کرد. مثال بورس مثال یک فیدبک کامل است.
نکته در این جاست که در آزمایش های متعددی که انجام شده به این نتیجه رسیده اند که در فیدبک های شرطی، اولا، افراد نهایتا به تصمیمات مختلفی میل می کنند و ثانیا بسیاری از آن ها با بایاس کارشان تمام می شود. در صورتی که در فیدبک کامل افراد عموما تصمیم بهینه را پیدا می کنند. دانشمندان متعددی مایلند علت بایاس پایدار را در فیدبک های شرطی تحلیل کنند. یک نمونه دیگر جالب هم در همین زمینه تصمیم رای در انتخابات است. در این مثال ساختار فیدبک بسیار شرطی است. شما تنها در صورتی که کاندید مورد نطرتان رای بیاورد می فهمید که آیا او انتخاب خوبی بود یا نه. پس شما فقط فیدبک مربوط به تصمیماتی که با تصمیم اکثریت همراه شده باشد را می گیرید. (مثلا اگر رای شما خاتمی بود و اکثریت هم به او رای داد شما بعدا می توانید تصمیم خود را تحلیل کنید. بدیهی است که بد عمل کردن رییس جمهوری که شما به آن رای ندادید نشانه این نیست که انتخاب شما بهتر بوده است.) مثال های متعددی می توان از فیدبک های شرطی پیدا کرد. و البته می توان نگران بایاس های پایدار در آن ها بود. مثال دیگر می تواند تصمیم شرکت یا عدم شرکت در انتخابات باشد.
2 comments:
خیلی جالب بود، عملا مثالهای قیمت گذاری هم از همین نوع هست و تو نمی دونی اگر قیمت متفاوتی رو میذاشتی چی میشد. حالا یک سازمان، مثلا اداره پلیس که عملکرد بیش از یک پلیس رو بررسی می کنه می تونه مانع این بایاسها بشه؟
لیبل علمی-تخیلی هم جالب بود!
مسعود: سوال خوبی که آیا وقتی این تصمیم گیری در اجتماع اتفاق می افته از میزان بایاس کم می شه یا نه.. ایده اولیه من اینه که اگر تصمیمات هر یک از ما نتایج مشاهده شده توسط دیگران رو تغییر بده (مثل انتخابات) موضوع پیچیده تر هم می تونه بشه.
Post a Comment