Saturday, June 20, 2009

«الله اکبر» ام می گیرد

روزهایم دودی است. انگار گاز اشک آور است این جا که به سینه ام می رود. چشمانم آتش می بیند و سینه ام سرفه می کند. روزهایم شده ساعت و خبر و آسمان. همراه من، بد حال تر از من. بال بال می زند. قرآن می خواند. نامه می نویسد.

هر عزیزی که می میرد، می میرم این جا. دی روز نوزده بار مُردم... چهره معصوم آن دختر با چشم خونین اش انگار ثبت شد جلوی چشمانم برای همیشه.

کار، اصلا، نمی توانم. گوشی کامپیوتر در گوشم است و خبر می بینم. هر گاه که اشکم می آید از ساختمان بیرون می روم. می دوم به حیاط که آسمان ببینم و حرف بزنم. که شکایت کنم.

بادنمای بالای ساختمان دانشگاه از شرق به غرب جهت گرفته است. پیداست، آن دورها، آه مظلومان شرق بلند شده است. آه ام می گیرد... «الله اکبر» ام می گیرد...

21 comments:

م said...

این روزها فقط امید به عدالت خداست که منو سر پا نگه می داره. خدایا خودت به دادمون برس.

refagh said...

الان است که میفهمم قدیمیها وقتی میگویند برادرم شهید شد... خواهرم شهید شد... دوستم شهید شد، چرا اشک امانشان نمیدهد.

Ehsan said...

نوید عزیز سلام
امیدوارم حرفهام خدای نکرده حمل بر جسارت نشه. اما بعد از 1 سال پیگیری خاموش وبلاگت برام اینقدر ارزشمندی که دوست دارم قدری وقت بذارم و آنچه به ذهن ناقصم میرسه برات بنویسم. توی پست آیه الکرسی هم 2 کامنت گذاشتم که شاید خونده باشی.
احتملاً آدم زیاد که از خونه دور باشه غم غربت نگرانیها شو زیاد میکنه.
شما هم که یک محقق جوان و آشنا با خطاهای تصمیم گیری و رفتار سازمانی هستی در این فقره نباید خودت رو راحت به دست این خطاها بسپاری. نه تنها در اظهارات شما که در اظهارات خیلی دیگه از بچه ها طیف گسترده ای از این میانبرها و خطاهای آن از جمله سلکتیو پرسپشن، اثر هاله ای، استریوتایپینگ، کانفیرمیشن بایس، انکرینگ بایس، اویلبیلیتی بایس، اسکلیشن آو کامیتمنت همراه با یه ذره کم انصافی و جزئی بینی به چشم میخوره(اگه حوصله داشته باشی برای همشون مصداق بدم). اولا من خودم تهرانم، دانشکده فنی هم هستم. بابت تهاجم زشت به دانشکدمونم خیلی ناراحتم. همون روز دوم 7 نفر(غیر دانشجو) در اثر تهاجم به یک پایگاه بسیج حوالی آزادی که یک حرکت ناشیانه اما با یک تحریک حرفه ای بود از بین رفتند 10 نفرم دیشب. من از ترسه همون به اصطلاح آزادی طلبان دیگه میترسم حتی ته ریش بذارم. آیا این آزادیه. آیا این خرابکاریها انسانیته. آیا این سوزاندها دموکراسیه. اونوقت دولت آمریکا و انگلیس و ... هم حمایت میکنن و عده ای از هم وطنان دلسوز هم باور. شما اینجا نیستی که ببینی دل خانواده ها و من دانشجو که همین تابستون میخواستم دو تا مقاله رو تمام کنم از این شلو غیها خونه خون. اونوقت ما با نهایت بی انصافی به نیروی انتضامی میگیم سربازهای فاشیسم و ... . حتما اونا باید برن خونه هاشون و دوستان آزادی خواه در نهایت آزادی منو به جرم اینکه پوسته صورتم حساسه و باید ریش بذارم توی خیابون انقلاب جزغاله کنن و بانکها و مساجدو به آتش بکشن. به چه دلیل؟؟؟
حتما به این علت که توده ی (به زعم ما بیسواد) مردم سیاست سیب زمینی رو به دولت امید ترجیح دادن. ما روشنفکرا اینقدر شهامت نداریم که این حقیقت تلخ را قبول کنیم و داریم ریشه ی خودمان را به هر قیمتی می سوزانیم. حقیقت سختی که حامد قدوسی نهایتاً از عهده ی قبول کردنش براومد.
به نظر من(که حداقل برای خودم قابل احترامه) اینهائی شبا می ریزن تو خیابون نه آزادی خواهن نه طرفدار موسوی یا کروبی اینا یه مشت لات و چاقوکش کم سوادن که بوعی از وطن پرستی نبردن و دارن با پولهای

Ehsan said...

نامعلوم شارژ میشن. و آنهائی هم که دانسته یا ندانسته شبا ا... اکبر میگن فقط این گلادیاتورها ی جاهل رو از بیرون گود تشویق میکنن. درسته آه مظلوما بلنده آه من بلنده که نامردی و جنگ نابرابر علیه جمهوری اسلامی ایران رو از داخل و خارج ایران می بینم. می بینم که در زادگاهم زاهدان با دلار های آمریکای بشر دوست عبدالمالک ریگی توی مسجد "علی بن ابیطالب" 19 نفر از شیعیان مولا رو تیکه پاره میکنه.
امیدوارم منو به توهم توطئه متهم نکنی چون من و خیلی از مردم هرچه قدر هم از نظام شاکی باشیم دیگه احمق نیستیم.
وقتی میان و جلوی منزل ما یه پل عابر رو به آتش میکش و من باید فقط نظاره گر باشم دردم رو باید به کی بگم. اینکه ایران عزیز و قشنگمونو علیرغو تمام کمبودهاش حاضریم به خاطر کم طاقتی خاکستر کنیم و تازه به این فتح الفتوح هم افتخار می کنیم. مگه قدمت جمهوری در ایران چقدره فقط 30 سال!!! در حالیکه همین همسایه ی بغل دستی ما ترکیه حداقل 40 سال از ما جلوتره. و اونوقت ما با خشم حاضریم همین جوانه کوچک رو هم زیر پا له کنیم و حیثیت اونو که آبروی جهانی خودمونم هست راحت زیر سؤال ببریم .
برادر مگه این دولت از کره ماه اومده. غیر 250 نفر رأسش بقیه پدر من، پدر تو یا برادر دیگری اند. هممون همینیم که هستیم واگه تقلبی هم شده اونو باید در فرهنگ و وجدان کاریِ کارمندی در ایران یا فرهنگ آن 41 هزار ناظر موسوی یا 40 هزار ناظر احمدی یا 200 هزار ناظر شورای نگهبان و کلی آدم دیگر در این مملکت جستجو و ریشه یابی کرد نه با داغون کردن سوزاندن.
نوید جان احساس میکنم شما زیاد روی منابع اپوزسیون شامل سایت های به اصطلاح منسوب به جناب آقای موسوی تمرکز کردید. که به شما این تصور را داده که الان دارن جوونهای دانشجو رو تو ایران سلاخی میکنن!!
خوبه خود من بودم و دیدم که شیشه ای حاوی مایعی سرخ رو که نمی دونم چی بود ریختن روی گوش و گردن یه یاروئی که خوابیده بود رو زمین اول جناح و ازش عکس کارت پستالی میگرفتن
من چند شب است ترجیح میدهم بجای تکبیر فریاد بزنم:
آشنایان ره عشق گرم خون بخورند ناکسم گر شکایت بر بیگانه(بی بی سی) برم
ضمنا ببخشید اگه تند رفتم. دلم از بی انصافی ها خونه و تنم می لرزه وقتی تو با ناامیدی آیه الکرسی میخونی درحالیکه دنیا به آخر نرسیده و ایران همیشه زنده است. ولی مردمش در داخل و خارج باید آگاه باشن و بدونن که همه ی دنیا خیرخواه اونها نیستن اگرچه ادمهای خوب هم زیادن.

navid said...

احسان جان یک ایمیل بزن به من که دو سه تا نکته که داشتم را برات بنویسم..
ایمیل من
navid3000
در یاهو هست.

مجید said...
This comment has been removed by a blog administrator.
Newsha said...

آقا احسان، برادر عزیز:
چیزی که بیشتر از پرپر شدن ندا (فیلمش رو ببین تا مطمين بشی مایع سرخی در کار نیست، ضجه های باباش رو هم بشنو ) منو میخوره، تفرقه بین مردمه. علت اصلیش رو هم اشتباه و بی سیاستی مسولین میدونم. تظاهرات آرام مردم در روزهای قبل از جمعه نشون داد که این شرایط میتونست پیش نیاد. متاسفانه الان که این شرایط پیش اومده، وقوع حوادث بدی مثل آزار شما یا فحش دادن به مادربزرگ چادری من پیش خواهد آمد.

navid said...

دوستان کامنت هایی که با حالت عصبانیت گذاشته می شه در تغییر عقیده طرف مقابل تاثیری نداره (اگه تاثیر منفی نداشته باشه).. از
EE
بابت پاک کردن کامنتش معذرت می خوام..

navid said...
This comment has been removed by the author.
navid said...
This comment has been removed by the author.
Bahar said...

salam,
blogetono hamishe mikhonam, amma alan manam lazem didam be on Mr. Ehsan begam : moteasefam ke inghadr brain wash shodi ham mihan. moteasefam ke neveshtan e 4 taa kaghaz pare vase to mohem tar az kotak khordan o jun dadan e ham vatan ke na, chon maloom e to ham mvatan nisti, ham goone haye khodet e (goneye bashar). va shoma Mr. Navid, kamelan movafegham ina hame taht e akhbar e hokumatian. khoshhalam ke Iran nistam o hanuz vezdan o ensanyat baram monde. kheili deltangam kheili...
Bahar

Anonymous said...

http://edmonton.persianblog.ir/

سارا said...

هر کس فکر می کنه خودش بر حق مطلقه! هیچ کس به حرف های مخالف عقیده ش بها نمی ده.
ترس همه وجودمو گرفته. نکنه مجبور بشم بخاطر عقیده م توی جنگ واقعی، روبروی دوست و خانواده و عزیزترین هام قرار بگیرم!
نکنه از ترس تنهایی، با مخالفام هم عقیده بشم!
گیجم... کاش همه حوادث این چند وقته خواب بود

Anonymous said...

رلم پره و مدام دعا میکنم تا اوضاع اروم تر بشه تا دیگه کسی کشته نشه تا ...تا هزار تای دیگه که همش یعنی خیر ایران باشه و ایرانی .بیاین همه باهم دعا کنیم مثلا فردا سه شنبه بیاین دعا کنیم به دین و زبونی که داریم از دوستاتون هم دعوت کنید لطفا خواهش میکنم من مطمئن هستم اگه ادمهای زیادی با هم دعا کنن خدا عنایت بی دریغشو بیش از پیش شامل حال ما میکنه
دوست شما ارزو

navid said...

ehsan - yek comment baraat neveshteh boodam keh eshtebaahi paak kardam va alan nemitoonam bargardoonam.. agar nakhoondish behem begoo...

Ehsan said...
This comment has been removed by a blog administrator.
Ehsan said...
This comment has been removed by a blog administrator.
Ehsan said...
This comment has been removed by a blog administrator.
navid said...

ehsan jan- baa arz e mazerat comment et ro paak mikonam.. be nazaram dar in hsaraayet faghat daari baghieh ro asabaani mikoni baa etehaam haayee keh mizani.. va maahiyatan commentet farghi nadaareh baa comment e kasi keh fohsh mideh..

omid-vaaram bad az chand maah yek forsat pish biaad keh harf bezanim..

Ehsan said...

سلام نوید جان
لطفا این کامنت را بعد از مطالعه پاک کنید.
اشتباه اول را من مرتکب شدم که کامنت اول را گذاشتم و حالا هم حق اعتراض نمی توانم داشته باشم. وبلاگ خودته. امیدوارم بودم یه نفر با استدلال منطقی اشتباهاتم رو بهم گوشزد کنه و اگه دارم راه را اشتباه میرم اصلاح بشم. چون واقعا به حرفهام اعتقاد دارم و نمی فهمم که کجا احساسی صحبت کردم(مخصوصا در این آخری) و کجا اشتباه گفتم و کجا استدلالم غیرمنطقی بوده. ولی امیدوارم همیشه اینقدر شهامت داشته باشم که نقد های سالم را پذیرفته و به اشتباه اقرار کنم. احتمالا اختلاف نظرات من با شما (همگی) اصولا عمیق تر اینه که بشه از صریق چنل ضعیفی مثل کامنت آنها را برطرف کرد.
ولی این انتظار را ازشما دارم که اگر جوابیه(یا بقول خودت بیانیه) منو پاک میکنی کامنت اولم رو هم عادلانه و منصفانه پاک کنی تا دوستانی از قبیل مجید و بهار و ... که بعدا این کامنتها رو میخونن یا جوانان دیگری که بعدا مراجعه میکنن فکر نکنن یه بابا ئی اومد یه حرفی زد بعدم یه تو دهنی بهش زدیم و بردیم!!! ضمنا من ناخود آگاه ضمن آن کامنت خودم را طوری معرفی کردم که ممکنه به عنوان یه نماینده از یک گروه یا جریان یا صنف خاص شناخته بشم و این جهت گیری شما (مبنی بر حفظ اتهامات وارده به کامنت و حذف جواب نویسنده) قدری اجحاف در حق آنها هم خواهد بود. از معاشرت با شما و سایر حضرات خوشوقت شدم.

navid said...

احسان.. هر وقت پایه بودی می تونیم تلفنی صحبت کنیم.. هر چند من حتی ایمیلت رو هم ندارم.. من کلی کامنت که به حرف تو بود رو تاحالا پاک کردم.. اتفاقا منصفانه تر این بود که مال اون ها می موند!