بچه های کلاس تحلیل سیاست گذاری دانشجوهای فوق لیسانس هستند. نکته جالب برای من میزان مطالعه و پیگیری اخبار در بین دانشجویان است. سرکلاس، بحث بر سر این موضوع بود که آیا جلوگیری از توزیع مواد مخدر جزء وظایف دولت هست یا نه. طبیعتا موضوع آنقدرها هم بدیهی نیست و بحث آزادی های فردی به میان می آید. اما در میان نکته بنیادی و اولیه این است که آیا "موضوع مواد مخدر" اصولا یک مشکل هست یا نه، تا بعد فکر کنیم که اگر مشکل بود در حیطه وظایف دولت هست یا نه. در حالیکه همه فرض کرده بودیم که این یک مشکل است، یکی از خانوم های کره ای ادعا کرد که این موضوع برای دولت کره اصلا یک مشکل نیست. همه هی می پرسیدند که چرا چنین چیزی مشکل نیست و او می گفت که اصلا چنین چیزی در کره آن قدر نیست که اسم اش را بتوان مشکل گذاشت. در حالی که همه سعی می کردیم موضوع را درک کنیم، این دوست کره ای گفت: ببینید همانطوری که مسئله هم جنص گرایی در ایران یک مشکل نیست و رییس جمهورشان هم این را گفت، مسئله اعتیاد هم در کره یک مشکل نیست!.. من در یک لحظه از به میان آمدن این مثال از تعجب خشک ام زد... نه انتظار داشتم که این خانوم کره ای سخنرانی را گوش داده باشد و نه این طور به خاطر داشته باشد.
پ.ن: نکته این پست در مورد درستی ادعا نبود، بلکه در مورد نفوذ سخنرانی کلمبیا بود.
3 comments:
همیشه شگفت زده امان کرده هم خودش هم افکارش هم رفتارش
کره ای ها رو جدی نگیر. چیزهایی که فکر می کنن فهمیدن نفهمیدن و چیزهایی که فکر می کنن نفهمیدن فهمیدن. خلاصه درکشون کمی مشکله.
بعد هم بیچاره ها تا حالا دروغ نشنیدن.
پ.ن.: گفتم که دیگه وبلاگت اوف شده هر چی بخوام می تونم کامنت بذارم.
Appreciate her awareness, but it seems the "impact" caused by the speech led the audience (say the Korean colleague of yours) into wrong conclusion and consequently a claim, which is quite far from truth.
What sort of analogy this lady has used to believe this claim?!
Post a Comment