Monday, September 12, 2011

اون کارمندِ بدبخت

... از همه این حرف‌ها گذشته، من دل‌ام برای اون کارمندِ بدبختِ وزارتِ اطلاعات می‌سوزه که سه روز پیش، رییسِ بالابالابالایی‌اش دستور داده که «محرمانه. سریعن، حداکثر در سه روز، کتاب "گزارش یک آدم ربایی" خوانده شود و خلاصه‌اش گزارش شود.» و روز بعدش، رییسِ بالابالاییِ این کارمندِ بدبخت، پاراف کرده که «سریعن اقدامات لازم انجام شود!» و دی‌روز هم، رییسِ بالایی به این کارمند بدبخت زورش رسیده و پاراف کرده که «خیلی سریع اقدام شود!».. و حالا این بنده خدا، تازه از بازارچه کتاب انقلاب رسیده خونه، یک کتاب ۴۸۰ صفحه‌ای هم جلوشه، و داره می‌زنه تو سرش... انصافه آخه؟!

---

پی‌نوشت: فرض کنیم، میانگین، حدود ۱۲ ساعت طول بکشه که کتاب رو تموم کنید. اگه این کتاب به همون تعدادی که رسما به عنوان تعداد آرای موسوی اعلام شد خوانده بشه، در سال آینده سرانه خواندن کتاب در کل ایران ۱۸ درصد افزایش خواهد یافت! تازه "فرض" کردم که اون کارمندِ اطلاعات، کتاب رو تموم نمی‌کنه و همین جوری یه گزارشی می‌نویسه! خلاصه، مسوولین فرهنگی، این رشد آمار کتاب خوانی رو به حساب خودشون نذارند...

No comments: