Sunday, August 20, 2017

جوان بودیم و خام!

امروز بعد از شاید 4 سال یک سری زدم به این جا. حس نوستالژیک خاصی بود. توی این چهارسال بیشتر در مورد الینا نوشته ام و نوشته ها رو به جای بلاگ توی صفحه فیس بوکم گذاشتم. این جوری یک کم خصوصی تر شد و عادت نوشتن هم از بین نرفت. در مورد این جا، اما، راستش از بعضی از نوشته های قدیمی که این جا هستند هنوز خوشم میاد ولی از بعضی هاشون نه و گاهی
 فکر می کنم خجالت آورند! شاید دلیل اصلی اش این باشه که گاهی زود قضاوت کردم و یا در طول زمان چیزهای جدیدی یاد گرفتم یا عوض شده ام. بعضی از لغت هایی که اون موقع ها استفاده کردم رو اصلا الان استفاده نمی کنم و بعضی حرف ها و نظرها رو اصلن. به هرحال این ها رو به عنوان یک سری یادداشت سرسری نگاه کنید، که کلی حرف های اشتباه هم دارد و جدی شان نگیرید و اگر چیزی گفتم که بهتون برمی خوره به دل نگیرید... جوان بودیم و خام!

2 comments:

Homayoun said...

هاه، وبلاگها واقعا دوام نخواهند آورد، من دلم براشون تنگ میشه! :)
چقدر خوبه که یه میزانی برای مقایسه نوع فکر کردن و نوع نوشتن الان و اون موقع‌ات داری.

Amin said...

مهم همین نوشتن و داشتن حرفهای تازه برای بازگوکردنه. چیزی که نباشه، شاید کمتر بهانه ای واسه "خجالت آور بودن" داشته باشیم، اما احتمالا واسه یادگرفتن و افتخار کردن هم نخواهیم داشت