روبرتا می پرسه: «برنامه خاصی برای آخر هفته دارین؟» می گم: «آره... شنبه، شب یلدا داریم. بلندترین شب ساله و همه دور هم جمع می شیم». می پرسه: «چی کار می کنید؟» می گم «دور هم جمع می شیم... هممم... شعر می خونیم.».. در حالی که به مانیتور کامپیوترش نگاه می کنه، می پرسه: «اون وقت شب رو "روزه" می گیرید؟!»
2 comments:
Anonymous
said...
چرا راستش رو نمي گي كه شعر نمي خونيم! بلكه تا صبح قارپوز(هندوانه)، آجيل و انار مي خوريم بلكه اونم خوشش بياد
ایول خیلی باحال بود آخر استریوتایپ و این برنامهها اتفاقاً یک بار یک خانمی از ایران برای مأموریت کاری میره خارج. بع اونجا یکی از خانمهای آمریکایی حاضر در کنفرانس ازش میپرسه شما از شوهرهاتون هم رو میگیرید!؟ (یعنی جلو شوهرهاتون هم حجاب دارین؟)
2 comments:
چرا راستش رو نمي گي كه شعر نمي خونيم! بلكه تا صبح قارپوز(هندوانه)، آجيل و انار مي خوريم بلكه اونم خوشش بياد
ایول
خیلی باحال بود
آخر استریوتایپ و این برنامهها
اتفاقاً یک بار یک خانمی از ایران برای مأموریت کاری میره خارج. بع اونجا یکی از خانمهای آمریکایی حاضر در کنفرانس ازش میپرسه شما از شوهرهاتون هم رو میگیرید!؟ (یعنی جلو شوهرهاتون هم حجاب دارین؟)
Post a Comment