دوشنبه رفتیم مورگن استنلی. مدیران یک شرکت دیگه ای به نام اطلس ایر که فکر کنم به مورگن استنلی یک ربطی داره اون جا بودند. گویا هر سال مدیران این شرکت دور هم جمع می شند و یک سری برنامه دارند." راد" به من ایمیل زد که پایه ای کمک کنی که بازی نوشابه برگزار کنیم؟ من هم گفتم آره. بعد هم فهمیدم که پول خوبی می دند!
"راد" گفت که قضیه این بوده که مدیر عامل نگرانه که، با توجه به اوضاع اقتصادی آمریکا، مدیرانش تحت استرس کار به استراتژی های کوتاه مدت روی بیارن و کارهایی بکنند که در بلندمدت نتایج فاجعه باری بیاره و برای همین یاد بازی نوشابه افتاده که حدودا بیست سال پیش در ام آی تی بازی کرده بود. این بود که به ما پیشنهاد داده بود که برای مدیراش برگزار کنیم.
صبح، "راد" اومد دنبالم و با سه نفر دیگه حرکت کردیم. حدودا دو ساعت و نیم راه بود. برنامه در سالن غذای مورگن استنلی برگزار شد. این اولین شرکت درست و حسابی ای بود که می رفتم و کلا خوشم اومد. بازی رو خوب برگزار نکردیم به نظر من. 100 نفر از مدیرانشون اومده بودند و ما کلا سه چهار نفر با تجربه داشتیم و چند نفر رو راد آموزش داده بود که به ما کمک کنند. دو سه ساعت بازی طول کشید و بعد هم یک ساعتی توضیح نتایج و داده ها. مدیر عامل شرکت هم در تمام مدت بود. مدیر عامل جوان بود و به نظر باهوش می آمد. "راد" می گفت مدیرعامل همه 100 نفر را به اسم می شناخت.
با این که علایق ام به شدت به سمت آکادمی هستش و در درجه بعد سازمان های دولتی، ولی هنوز هم وقتی یک شرکت خفن خصوصی می بینم یک کم وسوسه می شم! البته می دونم که در بلندمدت راضی ام نخواهد کرد...
1 comment:
نوید جان در مورد این بازی نوشابه بیشتر توضیح میدین لطفآ؟
کاش میگفتین بهشون در کشور ما نزدیک به 30 سال هست از استراتژی های کوتاه مدت استفاده میکنیم اصلآ هم استرس نداریم همه چی هم خوبه!!!
به ایران ایر هم فکر کن ,خودم حاضرم پارتیت باشم!!!
Post a Comment