Monday, December 07, 2009

به چه چیز انقلاب می توان وفادار بود

* این متن بیش از آن که موضوعیت زمانی داشته باشد دعوت به دقیق تر کردن گفتارمان است.

گاهی از برخی از دوستانم که تمایلات سیاسی داخل نظام دارند می شنوم که "من به انقلاب وفادارم". یا "می خواهم از انقلاب دفاع کنم." با توجه به این که من کلا طرفدار هر چه آدم وفادار هستم (!)، فکر کردم دقیق کردن چند نکته مهم باشد؛ به طور مشخص این که منظورمان از این عبارت "وفاداری به انقلاب" چیست.

اول این که انقلاب به معنای تغییر بنیادی است. از این منظر، این مفهوم از جنس "تغییر" است و نه متغییر "حالت". وفاداری به انقلاب به معنای وفاداری به یک فرآیند تغییر است. به بیانی دیگر، وفاداری به "انقلاب" به معنای وفاداری به "انقلاب کردن" است و وفاداری به "انقلاب اسلامی" به معنای وفاداری به فرآیندی است که می کوشد متغییر حالت وضعیت جامعه را با عوض کردن ساختار حکومت (انقلاب) به الگوهای اسلامی نزدیک کند (تاکید می کنم با عوض کردن حکومت). به شخصه این برداشت را چندان محتمل نمی دانم.

دوم این که شاید منظور از وفاداری به انقلاب، وفاداری به The انقلاب، باشد. یعنی وفاداری به فرآیندی که در سال 57 اتفاق افتاد. با این تعریف، این دوستان طرفدار اتفاقی هستند که در آن سال روی داد. این پنداشت هر چند می تواند درست باشد اما مشخصه بارزی برای این افراد محسوب نمی شود. زیرا خیلی ها هستند که از انقلاب 57 خشنودند و از شرایط فعلی ناخرسند. برای من به شخصه کمی عجیب است که بشنوم کسی طرفدار حکومت پادشاهی باشد.

سومین حالت این است که اشتباه مفهومی در این بین وجود داشته باشد. مثلا این دوستان منظورشان این باشد که وفادار به «ارزش های انقلاب اسلامی» هستند. (مقالات زیادی نوشته شده در مورد این که مغز انسان قادر به تفکیک متغیر "حالت" و "تغییر" نیست.) به نظر من این دقیق ترین حالتی است که می توان متصور شد. «ارزش های انقلاب اسلامی» متغیر حالت است و وفاداری به آن با مفهوم است: وفاداری به ارزش هایی که در سال 57 موجب شد مردم به تغییر نظام روی بیاورند. به نظر من اگر منظور این باشد، مشترکات زیادی بین افراد ناراضی کنونی و این دوستان باشد.

آخرین حالت ممکن، این است که منظور از وفاداری به انقلاب، نه وفاداری به انقلاب کردن، نه وفاداری به انقلاب اسلامی سال 57 و نه وفاداری به ارزش های انقلاب 57، بلکه وفاداری به یک شخص خاص باشد. خود من هم خیلی وقت ها، به اشتباه، وفاداری به اصلاحات را با وفاداری به خاتمی قاطی کرده ام. در این جا اصلا بنا به تحلیل خوبی ها و بدی های وفاداری به یک شخص را ندارم. بلکه بیشتر منظورم ایجاد یک خودآگاهی است که وقتی می گوییم به انقلاب وفادار بمانیم منظورمان دقیقا چیست.

به نظرم این شفاف سازی مهم است. برای این که در همه حالت ها به جز حالت چهارم عده ای در بدنه معترضان کنونی نظام وجود دارند که شباهتی به این دوستان خواهند داشت.

1 comment:

همایون said...

اصولا این مشکل باید در ایران حل بشه. چیزی به نام انقلاب دیگه وجود نداره. چیزی که وجود داره نظامی به نام جمهوری اسلامیه. خنده دار عبارت هایی چون "رهبر انقلاب" و یا "دادگاه انقلاب"ه! هنوز نفهمیدن که فرایند انقلاب به عنوان گذر از رژیمی به رژیم دیگه چند روز یا حداکثر چند ماه طول میکشه. این رژیم از همون فروردین ۵۸ تاسیس شد. رهبرش هم رهبر انقلاب نباید نامیده بشه، رهبر ج.ا. باید گفت بهش. حالا اینکه کسی میگه من به انقلاب وفادارم مثل همون رهبر انقلاب که رهبر نظامه به احتمال زیاد یعنی به جمهوری اسلامی وفاداره.
خیلیهاهم وفادار به شخص هستن. عقب نشینی از انقلاب (~ نظام ~ خمینی) معادل این خواهد بود که اعتراف کنن اشتباه کردن و خب این خیلی نادره که یه ایرانی اشتباه کنه و از اون بدتر اینکه بهش اعتراف کنه! در نتیجه سعی میکنه از "انقلاب" (~ نظام ~ برحق بودن خودش) دفاع کنه.