Sunday, August 01, 2010

کار

در بچگی یکی از تصاویری که از تلویزیون در ذهن من و مهشید هک شده بود و فکر می کردیم شروع خیلی از داستان های تلویزیون است، تصویری بود که "جوانی نگون بخت و مظلوم قسمتی از یک آگهی روزنامه را بریده و در دستش دارد و در خیابان راه می رود و دنبال کار می گردد." این صحنه آغاز خیلی از برنامه ها و سریال ها و حتی طنزهای تلویزیونی بود!

در حال حاضر، من آن جوانم. فقط روزنامه اش آنلاین است!

کم کم دانشگاه ها شروع به فرستادن تبلیغاتشان می کنند. دانشگاه دومی که اپلای می کردم (اَمریکن) به من ایمیل زد که مدارکت کامله و فرستادیم برای بررسی. بعد من همین جوری و از سر شکم سیری یک ایمیل زدم به استاد راهنما که توصیه نامه را به موقع فرستادید دیگه؟!.. و ایشان جواب داد که نه خیر... حالا من نمی دونم چطور بدون این که توصیه نامه استاد برسه، منشی پرونده ام را برای بررسی فرستاده... کلا فرآیند اپلای کردن برای کار خیلی فرآیند غیردقیقی است.. هم در مرحله فرستادن مدارک، هم در مرحله بررسی. مثل اپلای دانشگاه هم نیست که به استادها بگوید 10 تا توصیه نامه برایتان یک جا بنویسند و کار تمام شود. این جا باید هر کدام را به آدرس خاصی ایمیل کنند و زمان هر کدام هم با هم فرق دارد و طبیعتا هر کدام عنوان دانشگاه مقصد را باید داشته باشد و حتی خوب است که کمی هم ویژه آن دانشگاه شده باشد.. البته بستگی به کرَم استادتان دارد که چقدر وقت بگذارد. فعلن که در این یک مورد پرونده قاطی پاتی شد. سه تا موقعیت جدید هم باز شده که در دانشگاه های ایندینا، دوک و سانفرانسیسکو هستند. در رشته ما اولی و دومی خیلی خوبند و رقابت شدید است. سومی (دانشگاه سانفرانسیسکو - "یو سی" ندارد) مربوط به یک دانشکده مدیریت است که مدیریت دولتی هم دارند و به نظر می رسد که مثل خیلی از بیزنس اسکول های رده سه، کار اصلی اش تدریس باشد: طبیعتا حقوق و جای زندگی اش خیلی خوب است اما دانشکده اش خوب نیست و به نوعی از دنیای تحقیق فاصله می گیرم. فعلن تصمیم دارم برای ایندینا اپلای کنم. دو تای بعدی را نمی دانم.

6 comments:

آرش said...

نوید چرا برای مشاغل غیر آکادمیک اپلای نمی کنی؟

navid said...

کار غیرآکادمیک دوست ندارم..
:)

آرش said...

چه جالب! حالا که کار غیر آکادمیک دوست نداری، اگه استاد خفنی شدی با گرنت ت من رو دعوت کن براتون سخنرانی کنم.

Anonymous said...

Mmm, to ham tadrees-o doost dashty ham research,na?

امیر said...

سلام
نوید تو هیج برنامه ای برای برگشتن به ایران داری؟ خوب دکترا هم که گرفتی. پس چرا موندگار شدی و داری هی برای کار اقدام می کنی؟

navid said...

فعلن نه.