همه نشسته ایم و با هیجان منتظر خانوم آیرین هستیم! آیرین همان طوفانی است که راه افتاده و میاد این ورها. البته بیشتر به سمت بوستون و شهر نیویورک می رود و مرکزش با ما یک سه ساعتی فاصله خواهد داشت. آلبانی چون از ساحل دریا فاصله داره به احتمال زیاد فقط شاهد یک باران تند خواهد بود. شاید هم قطعی کوتاه مدت یا میان مدت برق و تلفن و اینترنت. سرعت باد در حدود 130 کیلومتر در ساعت است...
ام روز با تاج سر گرامی، آستین ها رو بالا زدیم و کارهایی که نیاز بود رو انجام دادیم. نان و تن ماهی و بادام زمینی داریم. یخ خریدیم که اگه برق ها رفت محتویات یخچال رو بریزیم توی یخدونی. باک ماشین رو پرکردم که اگه درختی روش نیفتاد، قابل استفاده باشه! اما بامزه این بود که ما همین جوری ادامه دادیم و اون قدر گرم کارهای خونه شدیم که کارهای بی ربط به طوفان رو هم انجام دادیم: خونه رو تمیز کردیم، لباس ها را بردیم لاندری و شستیم و خشک کردیم. جالب بود که در حالی که مردم هجوم آورده بودند مغازه ها که مایحتاج اولیه بگیرند من داشتم ماده شوینده لباس شویی می خریدم! بعد هم لباس ها رو اتو زدیم و آماده سال تحصیلی جدید شدیم. بعد هم یک کیف قدیمی داشتیم که مدت ها بود که می خواستیم محتویات اش رو تمیز کنیم. فرصت خوبی شد که همه کاغذهایی که از سال 2006، اون تو بود اعم از مدارک مختلف و کپی گزارش های مالی بانک و نامه های دانشگاه و .. رو دوباره زیر و رو کنیم و بریزیم بیرون! یک کیف گنده ده کیلویی رو تبدیل کردیم به یک کلاسور!.. خلاصه کلی کار خونه کردیم... این طوری که پیش می ره فکر کنم کافیه یک زمین کشاورزی به ما بدید تا براتون اساسی شخم بزنیم و شلغم بکاریم، تا با این بارون فردا اساسی بار بده! خلاصه literally ما از این بیدها نیستیم که از این بادها بلرزیم!
برای ملاقات خانوم آیرین خیلی هیجان زده ایم. دانشگاه ما هنوز روز دوشنبه رو تعطیل اعلام نکرده...
No comments:
Post a Comment