امروز با یک دوست پزشکِ هندی-آمریکایی جلسه داشتم که روی موضوع جالبی کار می کنه، و اگر فرصت بشه شاید یک کار کوچک با هم کردیم.
شهری نزدیک ما هست به نام اِسکِنِکتِدی. خیلی قدیم ها شهر پررونقی بوده؛ زمانی که شرکت جنرال الکتریک بزرگ بوده و مقرر اصلی اش هم این منطقه بوده. اما با بسته شدن یکی از مراکز اصلی این شرکت، موتور اقتصادی شهر متوقف می شه و داستان تکراری urban decay با سرعت شدید در این شهر اتفاق می افته. مردم زیادی شهر را ترک کردند و جمعیت به حدود 60 هزار نفر رسید. از طرف دیگه به خاطر کارهایی هم که شهرداران شهر نیویورک انجام دادند تا نیویورک امن تر بشه، گویا افرادی که به نحوی به فعالیت مواد مخدر و جرم و جنایت مربوط می شوند به این شهر سرازیر شدند. قیمت خانه ها افت کرد و امنیت بسیار کم شد. شهردارهای متعددی در شهر اسکنکتدی سعی کرده اند که این شهر را حفظ کنند و امنیت را به این شهر برگردانند، اما هنوز هم اسکنکتدی در بسیاری از محله ها به خصوص در شب ها اوضاع خوبی ندارد. فقر هم به وضوح در شهر دیده می شود.
یکی از سیاست های شهردار قبلی اسکنکتدی این بوده که سعی کند مهاجرینی را به صورت گروهی به این شهر جذب کند. افرادی که سخت کوش باشند و بتوانند به رونق اقتصادی کمک کنند. طبیعتا انتظار نمی رود که شهردار، سکنه جدید از کانادا بیاورد! زندگی در چنین شهری جذابیتی برای این گونه افراد ندارد... شهردار با تماس با شبکه مهاجران کشوری به نام "گویان" سعی کرد که آن ها را به این شهر جذب کند. هر هفته اتوبوس هایی مردم گویان را از نقاط مختلف آمریکا به منطقه می آورد و جذابیت های سکونت در اسکنکتدی را به آن ها نشان می داد (مثلا خانه ای که می توانند بگیرند در مقایسه با خانه فعلی شان). و بدین ترتیب کم کم جمعیت خوبی از گویانی ها جذب این شهر شد.
مردم گویان عموما کشاورزان سخت کوشی هستند با درآمد میانگینی حدود 4000 دلار در سال. زبان اصلی شان انگلیسی است. در نسل دوم آن ها که فرزندان مهاجرین هستند افرادی را می بینید که مدرسه را تمام می کنند و حتی شاید دانشگاه بروند. تاثیر ورود این افراد بر شهر (حدودا ده هزار نفر) هر چند تکاندهنده نبوده اما بررسی اش می تواند جالب باشد. تا این جا مسئله مربوط به مدیریت شهری و امنیت است که من کاری با آن ندارم.
مسئله ای که دوست من - که به عنوان پزشک در یکی از بیمارستان های اسکنکتدی کار می کند - به آن علاقه مند است، مسئله سلامت گویانی های مستقر در اسکنکتدی است، به خصوص موضوع بیماری دیابت در بین آن ها. به نظر می رسه با استقرار آن ها در این منطقه بیماری دیابت در این گروه رشد زیادی کرده است. اطلاع خاصی از وضعیت دیابت در کشور گویان در دسترس نیست اما به نظر می رسد که از نظر ژنتیکی هم استعداد توسعه دیابت را داشته باشند. اما در این مسئله خاص به نظر می رسد زندگی اجتماعی خاص آن ها در این جامعه جدید موجب تشدید بیماری هم شده است. گویانی های این جا به اندازه ای که در مزارع خود کار می کردند کار نمی کنند و عادت غذایی شان با غذای های فَست فود آمریکا به هم ریخته است. تشویق آن ها هم به دنبال کردن برنامه های سلامت بسیار سخت است. دوست ما به دنبال بررسی این مسئله و راه های بهبود سلامت این قشر از جامعه است.
1 comment:
چه جالب... شبیه داستان شهردار تروی و ایرانیهاست!! گرچه کسی آمار دقیقی ازشون نداره ولی نه فقط اقتصاد شهر که اقتصاد دنیا رو هم متحول کردن، باورت نمیشه از تویوتا بپرس! اصلا می خوان اسمشو بذارن ترویوتا!
Post a Comment