شنبهعصری، رفتیم شنبهبازار
هِیمارکت. یکی از بازارهای سنتی شهر که حدودا دویست سال قدمت دارد. خرید و فروش در فضای آزاد و نزدیک ضلع اقیانوسی (اطلس) شهر برگزار میشود. من کلا از این بازار خیلی خوشم میاد. این سومین بارمان بود که میرفتیم. از شانس ما یک دفعه باران شدیدی هم گرفت. میوه های این بازار که عموما خیلی ارزانتر از سوپرمارکتها و مغازههای شهر است، این بار با بذل و بخشش فروشندهها با قیمتهای عجیب و غریب خیلی ارزان فروخته شد! ما حدودا 10 نوع میوه خریدیم (از هر میوه 6-7 عدد) و کلا 15 دلار پرداخت کردیم. از قیمتهای عجیب، قیمت هندوانه بود: دانهای یک دلار! شاید برای همین مقدار میوه باید در سوپرمارکتهای اینجا حدودا 60 دلار میدادیم.
اما یک نکته جالب برای هردوی ما نحوه برخورد فروشندهها بود. دفعههای پیش که آمده بودیم همه خیلی خندان و بانشاط بودند و از این داد و هوارهای سبک میوه فروشی میکردند که مثلا باغت آباد انگوری! این بار با این باران ناگهانی، باز هم از شادی و خوشبرخوردیشان چیزی کم نشده بود. ما انتظار داشتیم به خاطر این زیانی که از باران ناگهانی میبینند و در حالی که میوهها را به یکسوم و یکچهارم قیمت میفروشند، (ناخودآگاه) شاکی و بداخلاق باشند. ولی انگار نه انگار.. در راه، به دلایل مختلف این رفتار فکر کردیم...
روز خوبی بود. افطار را با توت فرنگی و رازبِری و زردآلو باز کردم و به میزان اساسی سالاد شیرازی خوردم.
No comments:
Post a Comment