"جان" می گوید وقتی در سال های اولی استادی قرار داشت در کنفرانس های متعددی سخنرانی می کرد و مقالات زیادی ارائه می کرد. قادر بود به خوبی ارائه کند و سوالی را بی جواب نگذارد. این کاری بود که به خوبی در دوره دکتری به او آموخته بودند.
بعد از دو سه سال ارائه در کنفرانس های معتبر کم کم به جمع های کوچک تر و سمینارهای 20-30 نفره دعوت شد. جایی که خودمانی تر حرف می زنی، دور میز می نشینید و بحثی را در حین ناهار دنبال می کنید و یا برای قدم زدن چند نفره با همکاران بیرون می روید. جان می گوید «در این زمان بود که فهمیدم دوره دکتری چه قابلیتی را به من نیاموخته است. در چنین جمع های کوچکی نمی توانستم حرف بزنم و وقتی حرف جالبی به ذهنم می رسید تا بالا پایینش کنم و بگویم جهت صحبت عوض شده بود.... و این جایی بود که شبکه ارتباطی افراد ساخته می شد.»
1 comment:
حالا الان ما چه کار بکنیم که هر دو قابلیت رو داشته باشیم؟
Post a Comment