بازی هایی که چند دانشجوی دکتری انجام می دهند!

همیشه آشنا شدن با افرادی که در یک مهمانی هستند و تا حالا آن ها را ندیده اید کار سختی است. اگر مسوول برگزاری یک جشن باشید می توانید یا امیدوار باشید که ملت یکی یکی با هم شروع به حرف زدن بکنند یا این که فکر کنید خودتان کاری بکنید که همه با هم آشنا شوند. سوال این است efficient ترین راه آشنا کردن بیست سی تا آدم که با هم هیچ آشنایی قبلی ندارند چیست.

دی روز یک برنامه مهمانی بود برای دانشجوهای تحصیلات تکمیلی دانشگاه. از این برنامه ها که قبل از امتحان برگزار می کنند. شام مجانی هم داشت! بالطبع من و نیوشا هم رفتیم. البته برنامه کوچکی بود و فکر کنم حدود چهل نفر آمده بودند و تقریبا هر کسی از یک دانشکده بود. برنامه این بود که شامی بخوریم و بازی کنیم! اکثر بچه هایی که آمده بودند بچه های خارجی بودند. بچه های ایرانی دانشگاه هم به طور قوی در این مراسم شرکت کرده بودند :) گفتم یک کم در مورد بازی ها بنویسم که ایده بگیرید چطور می شود بازی های رده سنی "الف" برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی برگزار کرد! این بازی ها به درد جمع هایی می خورد که آشنایی شان نسبت به هم خیلی کم است.

بازی اول: در واقع بازی اول آی کیو می برد، خداوکیلی. یک بطری را پرکرده بودند از شکلات و ما تک تک حدس می زدیم که چند شکلات درون بطری هست! دقیق ترین تخمین جایزه می برد. بالطبع بازی فردی بود، اما دستگرمی خوبی بود.
- در این بازی هوش و شانس آدم برنده را تعیین می کند.

بازی دوم: خودشان می گفتند بازی بینگو. به هرنفر یک صفحه کاغذ دادند که 18 مورد داشت و هدف این بود که این 18 مورد را پر کنی. مواردی مانند "نام کسی که شنا بلد نیست"؛ کسی که سبزی خوار است؛ کسی که به آفریقا سفر کرده و .. و شما باید اسامی بچه هایی که در جمع حضور دارند را در مقابل هر مورد در صفحه خودتان بنویسید. از هر اسم فقط یک بار می شد استفاده کرد. به این ترتیب بچه ها راه می افتادند و با هم سعی می کردند به نوعی معامله کنند. ورقه هایشان را به هم نشان می دادند و اولی می گفت که اسم اش را کنار یکی از موارد می توانی بنویسی و دومی هم سعی می کرد به اولی کمک کند. این بازی باعث شد که جمع، که در اولین نگاه خیلی غریبه بودند، با هم شروع به حرف زدن بکنند.
- در این بازی کسی که بهتر ارتباط با دیگران برقرار کند و در عین حال خوب معامله کند برنده می شود.

بازی سوم: به صورت دایره نشستیم. بعدش (چی؟ دو تا دو تا رقصیدیم؟!.. نه خیر، جانم! جنبه داشته باش!) به افراد تعدادی مهره داده شد و هدف زیاد کردن تعداد مهره ها بود. بازی این طور بود که افراد به ترتیب شروع می کردند و در مورد خودشان "یک کار" را نام می بردند که هیچ وقت انجام نداده اند (مثلا یک نفر گفت من هیچ وقت خارج از آمریکا را ندیده ام) و هر کس که در آن جمع آن کار را انجام داده بود (یعنی مثلا غیر از آمریکا را دیده بود) باید یک مهره به آن فرد اول می داد. پس باید هر کس سعی می کرد کاری را بگوید که به نظر بدیهی می آید و همه آن را انجام داده اند جز خودش. مثلا من گفتم که تا حالا آب جو نخورده ام و می توانید تصور کنید که چقدر مهره بهم رسید و باعث شاکی شدن ملت شدم! یکی گفت تا حالا کریسمس آمریکا نبوده و یکی دیگه گفت که تا حالا بستنی نخورده (به علت یک بیماری که داشت) و یکی گفت که اروپا نرفته و ... در ضمن بازی، اطلاعات خیلی جالبی در مورد افرادی که آن جا بودند به دست می آمد که شاید ساعت ها باید حرف بزنی تا این جور چیزهای جالب را بفهمی.
- در این بازی کسی برنده می شود که عجیب تر و متفاوت تر باشد. هم مهره زیاد بگیرد و هم مهره ندهد. البته در این بازی کسی هم که جر زنی کند برنده می شود!

با این که شاید این بازی ها به نظر خیلی لوس و مربوط به بچه کوچولوها باشد اما در کل بد از آب درنیامد. اگر باعده ای از بچه های دانشگاه یا مدرسه که با هم آشنایی چندانی ندارند برای یک مسافرت چند روزه می روید این کار در اولین روز می تواند مفید باشد.... چرا این طوری نگاه می کنید؟! اصلا ولش کن بابا. شما همان ضبط تان را با صدای بلند روشن کنید و برقصید! ما رو باش که خواستیم کمک کرده باشیم :)

---
یک نکته ای به نظرم آمد در مورد بازی اول. خوب اکثر شما که در رشته های مهندسی تربیت شده اید احتمالا سعی می کنید با یک نگاه به ظرف تعداد شکلات ممکن در سطح مقطع را بشمارید و بعد مجسم کنید که با توجه به ارتفاع ظرف چند ردیف از این ترکیب می توان متصور شد. یا روشی شبیه به همین که به هرحال تخمینی از اندازه می زنید. اگر در زمینه ای کاملا متفاوت مثل "علوم تشریحی تصمیم گیری" کار کرده باشید، به نظر من بهترین کار این است که به اعداد دیگران گوش کنید و میانگین را بگویید. این بازی با توجه به این که systematic bias ندارد، (یعنی دلیلی وجود ندارد که همه کمتر تخمین بزنند یا همه بیشتر؛ یک عده کمتر تخمین می زنند و یک عده بیشتر)، میانگین، جواب خیلی خوبی خواهد بود. شرط می بندم!