Saturday, December 26, 2009

مردم سیاه و سفید و مذهب خاکستری

این روزها، مردمی که روزی خاکستری بودند، یا سفید می شوند و یا سیاه. مرزهای آدم ها پررنگ می شوند و چیزی به نام گروه میانه، اعتدال، حد وسط و این طور تعابیر بی معنی می شوند. اگر خاکستری ها، همه، سفید می شدند و یا همه سیاه می شدند، هر چند آن هم بد است، درد سر کمتری وجود داشت.

اما از آن طرف، مذهب مان خاکستری شده است. گویی هر کسی دین و اعتفادات را در سمت خود می بیند و از تعابیر و معانی دینی برای خود و علیه دیگری استفاده می کند. پیش از این مشخص بود هر واژه دینی و هر سمبلی چه کارکردی دارد، ولی امروز کارکردهای متضاد یافته است... هر دو گروه متضاد برای اندیشه های متضاد دست به دامن تعابیر و واژه های یک دین برده اند. دین، خاکستری شده است.

آری.. روزهایی را می گذرانیم که مردم، سیاه و سفیدند و مذهب خاکستری است... من که متعلق به دوران آدم های خاکستری و مذاهب سیاه و سفید بودم، روزهای بدی را می گذرانم.

No comments: