توی مهمونی خانوادگی هستیم. ما در هال نشستیم و بچه های قد و نیم قد در یک اتاق دیگه دارند با هم بازی می کنند... وسط مهمانی، دختر سه چهار ساله خوشگل دوستمون در حالی که سرش را پایین انداخته و لپ اش قرمز شده از اتاق بیرون می آد. با قدم های آروم به سمت باباش می ره. باباش بهش نگاه می کنه. دخترکوچولو یواش می گه که «بچه های دیگه، توی اون یکی اتاق، یه حرف زشت زدند...» باباش در حالی که هشدار بچه اش رو جدی گرفته، آروم می پرسه «چی گفتند؟...» دختر کوچولو می گه «گفتند: !*underpants..» بابا یک سکوت دو ثانیه ای می کنه و یواش می گه: «تو نگو...». دختر کوچولو لبخند می زنه و مثل این که یک باری از روی دوشش برداشته شده خوشحال و دوان دوان می ره که به ادامه بازی اش برسه...
* underpants =زیرشلواری، زیرپوش
6 comments:
khodaa boooood , hahaaaaa
Navid jan ye soal, Ketabe Principles of Systems (J.W.Forrester 1968) ro baraye yadgirie riyaziate SD tosieh mikoni? Ya agar ketabe behtari ti zehnet hast mamnun misham begi. Geir az Business Dynamics by Sterman!
کتاب های دیگه هست اما ساده ترین کتاب سیستم داینامیکس همون بیزینس داینامیکس هستش.
khanevadeye in dokhtar kochooloo kojaian? baiid midoonam american bashan!
bache gonah dare, hala underpant mage cheshe :))
ایرانی اند..
به شقایق: اتفاقا به نظرم برخوردشون خوب بود.. خیلی درک کرد نگرانی دخترش رو.. ولی کلا صحنه بامزه ای بود..
Post a Comment