این چند وقته سه تا "پُست داک" اپلای کرده بودم: یکی در آزمایشگاهی در ام آی تی بود که کارهای مربوط به مدیریت شهری می کرد، یکی در دانشگاه کارنگی ملون که تصیمیم گیری دینامیکی کار می کرد و یکی هم در ایلینوی که آزمایشگاهی بود که در مورد فاکتور انسانی سیاستگذاری کار می کرد. این سه تا، به جاهای خوبی رسیدند، اما نهایتا هیچ کدام موفقیت آمیز نبود. ایلینوی از همه بیشتر فیتِ کارم بودم، بعد کارنگی ملون، و بعد ام آی تی. درجه پیشرفت دقیقا برعکس بود! در ایلنوی قول و قرار ایمیلی رد و بدل شد، در کارنگی ملون مصاحبه تلفنی شدم، و در ام آی تی به ارائه حضوری رسید. البته حالا که هر سه این موقعیت ها پریده است، فکر می کنم هرکدام اشکالی داشت و حالا زیاد هم پشیمان نیستم. فعلن هنوز تنها گزینه ام این است که در همین جایی که هستم یک سال دیگر بمانم، این بار به عنوان پُست داک.
کار دیگر که ممکن است بکنم این است که کار در جای فعلی را نصف کنم و نصف باقی وقت را در یک پروژه خوب (در یک دانشگاه خوب) به صورت مجانی فعال شوم. بدی اش این است که تمرکز کاری از بین می رود، زمان زیادی باید به رفت و آمد بپردازم و از نظر مالی سخت است، خوبی اش این است که پروژه خوب می تواند نهایتا به مقالات خوب برسد و اسم دانشگاه در فرآیند استخدام بسیار مهم است... هنوز مطمئن نیستم که این کار، کار خوبی باشد. دیروز به فکرم رسیده...
1 comment:
Post a Comment