Wednesday, August 24, 2011

اثر لوییسسسس پاستور

این یک مثال است: اول اش برای ما "پاستور" اسم یک خیابان است. با سوادتر که می شویم (سواد در حد دیدن مسابقه هفته در تلویزیون و حل کردن جدول کیهان و اطلاعات) می فهمیم که کامل اش "لویی پاستور" است و کاشف میکروب است. با سواد تر که می شویم و انگلیسی یاد می گیریم و اولین مقاله را در مورد لویی پاستور که می خوانیم، می بینیم که ای دل غافل ایشان Louis Pasteur بوده و نه Louiee Pasteur. تازه با توجه به معلومات مان می فهمیم سواد در جامعه چقدر پایین است تا جایی که حتی مجری های تلویزیون هم اسم یک کاشف بزرگ و معروف را اشتباه می گفته اند و حتی طراحان جدول روزنامه ها هم قادر به خواندن اسم به زبان انگلیسی نبوده اند. اما سوادمان که بیشتر می شود می فهمیم که نحوه درست خواندن Louis Pasteur به شیوه ای است که آخر لویی، هیچ گونه "سین" وجود نداشته باشد و اگر چه Louis Pasteur نوشته می شود، اما تلفظ درست آن "لویی پاستور" است!

نمی دانم چقدر قبول دارید اما من این تجربه شخصی را داشته ام که دیده ام چه طور یک دانش کوچولو در مورد یک موضوع به بدتر شدن و غلط شدن فهم یک فرد از یک مسئله انجامیده است. شاید دیده باشید کسی را که یک کوچولو برنامه ریزی استراتژیک یاد می گیرد و حس می کند حالا چیزی می داند که بقیه نمی دانند و باید برود و یک سازمان عریض و طویل را عوض کند (و دیگر احساس نیاز هم به کسانی که برنامه ریزی استراتژیک می دانند نخواهد کرد). یا کسی که یک کوچولو اصطلاحات اقتصادی یاد گرفته است و عموما مهندس است و حالا با اعتماد به نفس نظریات اقتصادی می دهد و مثلا فکر می کند حتما با برداشتن سویسبدها تورم کمر شکن باید ایجاد شود و آن مسوول احمق از درک این موضوع ساده عاجز است. به نظر می رسد در بسیاری مواقع اثر دانش (این جوری که من سهوا تعریف اش می کنم، شاید بیشتر به معنای میزان اطلاعات جمع آوری شده باشد) بر فهم درست یک موضوع اثری U شکل است و یک دانش کوچولو (و نداشتن آنچه که در اصطلاح عامه به درک عمیق و تسلط بر جزءیات یک موضوع معروف است) می تواند اوضاع را خراب تر از بی دانشی صرف بکند. درست مثل کسی که اگر به جای یک کوچولو انگلیسی خواندن، هیچ انگلیسی خواندن نمی دانست، دست کم لویی پاستور را درست تلفظ می کرد و همه مردم شهر و دیار را هم متهم به نادانی نمی کرد.

اسم این اثر نسبتا بزرگِ "دانش کوچک" در نادانی مان را می گذارم اثر لوییسسسس پاستور(!) و سعی می کنم در مورد چیزی که فقط 4-5 تا مقاله روزنامه در موردش خوانده ام خیلی با اعتماد به نفس نظر ندهم.

4 comments:

Amir said...

این نوشته ات بی نظیر بود نوید عزیز

علي شهاب said...

البته بايد يک سطح "آستانه" در مورد اون دانش کوچولو در نظر گرفت. چون دقيقا در يک نقطه‌ي خاص اين اثر، بيش‌ترين تأثير را مي‌گذارد! بالاتر و پايين‌ترش اون تأثير لازم را ندارد.
:)

Anonymous said...

خیلی جالب بود

سیما said...

یادم باشه درم رو بذارم! خیلی از اوقات
ممنون، یادآوری لازم بود.