بعد از حملات تروریستی 11 سپتامبر، گروهی از مسلمانان آمریکایی هم مورد حمله افراد عصبانی آمریکایی قرار گرفتند. بعضی از اتفاقات پیش آمده در جای خود بسیار تاثر برانگیز است. از دیدگاه تحقیقی و سیاستگذاری امنیتی ارتباط حمله ها و پاسخ های متقابل هم موضوع جالبی برای بررسی است.
چند وقت پیش یکی از استادهای اقتصاددان دانشکده، ارائه ای در مورد تاثیرات علت و معلولی جرم های تروریستی و جرم های تنفرانه (hate crimes) داشت. تئوری مورد انتظار این است که حمله تروریستی باعث تنفر از برخی از گروه ها (مثلا مسلمانان) شده و به جرم های مرتبط (حمله ها و قتل های نژادی و گروهی) منجر می شود. از طرف دیگر چنین جرم هایی منجر به اقدامات بیشتر تروریستی می شود. توضیح دیگری هم وجود دارد که هر دوی این جرم ها را از یک جنس می داند و معتقد است دو گروه به دلیل تنفر از یکدیگر به هم حمله می کنند.
بررسی آماری این خانوم اقتصاددان نشان می داد که ارتباط علت و معلولی فقط از یک سو وجود دارد و تاخیر تاثیرگذاری آن هم یک هفته ای است. به بیانی ساده، جرم های تروریستی باعث افزایش جرم های متنفرانه می شود، اما این تاثیر یک هفته بیشتر طول نمی کشد. از هفته دوم اثر جرم تروریستی محو می شود. از طرف دیگر آمار موجود نشان نمی دهد که جرم های متنفرانه با حملات تروریستی پاسخ داده شود؛ در واقع دلیل حملات تروریستی پاسخ به حمله های تنفرانه نیست. علاوه بر این، ناهمگونی ارتباط علت و معلولی نشان می دهد که این دوجرم از یک نوع نیستند.
نتایج، هر چند شاید عجیب نباشد، اما با توجه به این که از طریق کار آماری نشان داده شده است، جالب بود. این استاد در انتها به شوخی گفت که دولت ها (و اقلیت های مذهبی و نژادی) به نظر می رسد پس از یک رویداد تروریستی، یک هفته باید مواظب خود باشند و پس از آن اوضاع عادی خواهد بود. این پدیده در کشورهایی مانند عراق و افغانستان و ایران و ... هم که گروهای مذهبی به پر و بال هم می پیچیند می تواند موضوع مطالعه باشد.
No comments:
Post a Comment