هر دو باهم: "سنگ، کاغذ، قیچی؛ سنگ کاغذ قیچی"
روحانی: "هیییییی! بُردم!"
عارف: "بورو داداش؛ آخه این کجاش قیچیه؟ چرا جِر میزنی. سنگ میای بعد وسط راه عوض می کنی؟.."
روحانی: "به قُرعان قیچی بود؛ به جان آقام!"
عارف: "قبول نیست. یه بار دیگه، جِر زنی هم نداریم.."
هر دو باهم: "سنگ، کاغذ، قیچی؛ سنگ کاغذ قیچی"
....
No comments:
Post a Comment