خوب؛ انتخابات آمریکا هم به جای هیجان انگیز خود رسیده است. قسمتی از این هیجان، به نظر من، مربوط به حضور شخصیت های خاص در انتخابات است. هر چند شاید نتوان به بهبود سیاست های آمریکا در کوتاه مدت در خاورمیانه امیدوار بود، اما به هر حال نمی توان کتمان کرد که انتخاب شدن برخی افراد نسبت به برخی دیگر می تواند تاثیرات بلندمدت متفاوتی را در منطقه بگذارد.
اولین آمار انتخابات که مربوط به ایالت «آیو وا» بود، حکایت از برتری دو نامزدی داشت که گذشته بسیار کم رنگ تری در سیاست های آمریکا داشته اند. همانطور که احتمالا شنیده اید «باراک اوباما» که نامزد جوان آمریکایی-آفریقایی (بخوانید سیاه پوست) انتخابات است و به انتقادهای اساسی از ساختار دولت آمریکا می پردازد، فردی است که فعلا در جبهه دموکرات ها جلو افتاده است. هر چند باید نتایج سایر قسمت های آمریکا را هم دنبال کرد و «جان ادواردز» و «هیلاری کلینتون» را دست کم نگرفت، اما به هر حال تا حالا و با حمایت شخصیت های معروف آمریکا و البته با قدرت مثال زدنی سخنرانی هایش، «اوباما»، خوب، جلو افتاده است. دی شب شبکه «ان بی سی» یکی از علل این پیش افتادن «اوباما» را توانایی او در به صحنه کشاندن افراد جوان به پای صندوق های رای دانست؛ چنانچه در حدود 50 درصد کسانی که در «آیو وا» رای داده اند اولین بارشان بوده که در انتخابات شرکت می کرده اند. (در همین رابطه: نوشته پارسال من درباره اوباما و نوشته مسعود در مورد نامزدهای حزب دموکرات)
فرد عجیب دیگر «مایک هاکابی» است. یک روز قبل از انتخابات «آیو وا» که به نظر می رسید همه آخرین تلاش هایشان را در «آیو وا» می کنند، «هاکابی» در برنامه طنز «جی لنو» در شبکه «ان بی سی» ظاهر شد که برای من خیلی جالب بود. البته موفقیتش را نمی توان خیلی به شرکت در این برنامه وابسته کرد. به هر حال، در این برنامه صحبت های صمیمانه ای با مجری کرد و البته یک مقدار گیتار زد و از گذشته اش گفت. «هاکابی» بر خلاف آنچه که معمول است از خانواده ای متوسط ( و شاید فقیر) به این جا رسیده بود. خیلی محترمانه و متین در مورد سایر نامزدها صحبت کرد و گفت با افکار «باراک اوباما» در حزب دموکرات احساس نزدیکی زیادی می کند. که این نکته جالبی بود. نکته دیگر هم این بود که میزان هزینه تبلیغاتی «هاکابی» نسبت به رقیب دوم یعنی «رامنی» چند order پایین تر بوده است! (در همین رابطه: نوشته مسعود در مورد نامزدهای حزب جمهوری خواه)
به هر حال وضعیت پرهیجانی است! اقبال مردم دنیا به نسل جدیدی از رهبران که خیلی از آن ها تجربه مدیریت خاصی ندارند و خیلی هایشان با افتخار از این بی تجربگی حرف می زنند می تواند دینامیک جالبی را برای دنیا به همراه داشته باشد. مدل های تصمیم نهادینه شده در دنیا به نظر می رسد که کم کم زیر سوال می روند. رهبران به چرخ های ساخته شده توسط پیشینیان اعتماد نخواهند کرد و می خواهند خودشان از اول چرخ بسازند. شاید در کوتاه مدت این امر موجب به بهبود وضعیت در برخی از مناطق شود اما تبعات بلند مدت آن به این راحتی ها قابل تحلیل نیست. هر چند شخصیت و اخلاق «باراک اوباما» و «هاکابی» با «احمدی نژاد» قابل مقایسه نیست و اولی حتی از حمایت افراد تحصیل کرده و مشهور آمریکایی برخوردار است، اما نحوه رویکرد مردم به انتخابات در آمریکا و ایران شباهت هایی با هم دارد و حاکی از اقبال و انتظار مردم به تغییرات ریشه ای در حکومت هاست که در بسیاری از مواقع تا حد لج بازی با معیارهای پذیرفته شده حاکم پیش می رود. دینامیک رویکرد مردم به رهبران لج باز دینامیک قابل تاملی است.
اولین آمار انتخابات که مربوط به ایالت «آیو وا» بود، حکایت از برتری دو نامزدی داشت که گذشته بسیار کم رنگ تری در سیاست های آمریکا داشته اند. همانطور که احتمالا شنیده اید «باراک اوباما» که نامزد جوان آمریکایی-آفریقایی (بخوانید سیاه پوست) انتخابات است و به انتقادهای اساسی از ساختار دولت آمریکا می پردازد، فردی است که فعلا در جبهه دموکرات ها جلو افتاده است. هر چند باید نتایج سایر قسمت های آمریکا را هم دنبال کرد و «جان ادواردز» و «هیلاری کلینتون» را دست کم نگرفت، اما به هر حال تا حالا و با حمایت شخصیت های معروف آمریکا و البته با قدرت مثال زدنی سخنرانی هایش، «اوباما»، خوب، جلو افتاده است. دی شب شبکه «ان بی سی» یکی از علل این پیش افتادن «اوباما» را توانایی او در به صحنه کشاندن افراد جوان به پای صندوق های رای دانست؛ چنانچه در حدود 50 درصد کسانی که در «آیو وا» رای داده اند اولین بارشان بوده که در انتخابات شرکت می کرده اند. (در همین رابطه: نوشته پارسال من درباره اوباما و نوشته مسعود در مورد نامزدهای حزب دموکرات)
فرد عجیب دیگر «مایک هاکابی» است. یک روز قبل از انتخابات «آیو وا» که به نظر می رسید همه آخرین تلاش هایشان را در «آیو وا» می کنند، «هاکابی» در برنامه طنز «جی لنو» در شبکه «ان بی سی» ظاهر شد که برای من خیلی جالب بود. البته موفقیتش را نمی توان خیلی به شرکت در این برنامه وابسته کرد. به هر حال، در این برنامه صحبت های صمیمانه ای با مجری کرد و البته یک مقدار گیتار زد و از گذشته اش گفت. «هاکابی» بر خلاف آنچه که معمول است از خانواده ای متوسط ( و شاید فقیر) به این جا رسیده بود. خیلی محترمانه و متین در مورد سایر نامزدها صحبت کرد و گفت با افکار «باراک اوباما» در حزب دموکرات احساس نزدیکی زیادی می کند. که این نکته جالبی بود. نکته دیگر هم این بود که میزان هزینه تبلیغاتی «هاکابی» نسبت به رقیب دوم یعنی «رامنی» چند order پایین تر بوده است! (در همین رابطه: نوشته مسعود در مورد نامزدهای حزب جمهوری خواه)
به هر حال وضعیت پرهیجانی است! اقبال مردم دنیا به نسل جدیدی از رهبران که خیلی از آن ها تجربه مدیریت خاصی ندارند و خیلی هایشان با افتخار از این بی تجربگی حرف می زنند می تواند دینامیک جالبی را برای دنیا به همراه داشته باشد. مدل های تصمیم نهادینه شده در دنیا به نظر می رسد که کم کم زیر سوال می روند. رهبران به چرخ های ساخته شده توسط پیشینیان اعتماد نخواهند کرد و می خواهند خودشان از اول چرخ بسازند. شاید در کوتاه مدت این امر موجب به بهبود وضعیت در برخی از مناطق شود اما تبعات بلند مدت آن به این راحتی ها قابل تحلیل نیست. هر چند شخصیت و اخلاق «باراک اوباما» و «هاکابی» با «احمدی نژاد» قابل مقایسه نیست و اولی حتی از حمایت افراد تحصیل کرده و مشهور آمریکایی برخوردار است، اما نحوه رویکرد مردم به انتخابات در آمریکا و ایران شباهت هایی با هم دارد و حاکی از اقبال و انتظار مردم به تغییرات ریشه ای در حکومت هاست که در بسیاری از مواقع تا حد لج بازی با معیارهای پذیرفته شده حاکم پیش می رود. دینامیک رویکرد مردم به رهبران لج باز دینامیک قابل تاملی است.
1 comment:
رویکرد مردم لج باز به رهبران لج باز...
Post a Comment