Saturday, May 03, 2008

ارتباط های دوستی

- دیروز تولد حامد بود و رفته بودیم خانه اش. فکر کنم هفت هشت نفری بودیم. بعد از کلی کیک خوردن و شام خوردن و سر و کله هم زدن و البته به جا آوردن سایر آداب ویژه مخصوص مهمانی ها(!)، تازه حدودهای دو نصفه شب بود که به فکرمان رسید از این بازی های "شخصیت" بکنیم. بازی این طوریه که یک نفر می ره بیرون و بقیه، یکی را از اعضای جمع به عنوان مورد سوال انتخاب می کنند و فردی که بیرون رفته بود باید با استفاده از سه سوال در مورد شخصیت آن فرد، جواب را پیدا کند. هر یک از افراد حاضر در مورد این سه سوال باید جداگانه جواب بدهد. مثلا می پرسد چقدر این فرد شاد است. و تک تک حاضران در این مورد نظرشان را می گویند. بعد مثلا چقدر در مباحثی که انجام می شود حاضر است از نظرش کوتاه بیاید و نظر دیگران را قبول کند... خیلی مسابقه جذابی است. به جز این که می فهمید آیا کسی که بازی می کند می تواند از نحوه قضاوت دیگران شخض مورد نظر را پیدا کند، می فهمیم که آدم های مختلف چقدر متفاوت در مورد یک نفر قضاوت می کنند و چقدر این قضاوت با قضاوت خود آن فرد در مورد خودش متفاوت است ...


- دوستان خارجی هم دوستان جالبی هستند. طبیعتا این تجربه را زمانی که در ایران بودیم نمی توانستیم داشته باشیم. اما به شخصه برای من پیش آمده که می بینیم با در مقایسه با یک نفر (مثلا بوراک) هر دو به یک موضوع کاری علاقه داریم، هر دو در مورد موضوعات خیلی مشترکی علاقه داریم صحبت کنیم، هر دو نظرمان در مورد آمریکا و زندگی دانشجویی شباهت زیاد دارد و .. فقط این وسط ملیتمان (و دینمان) یکی نیست. و با زبان دیگری با هم صحبت می کنیم. قبل از این که چنین تجربه ای داشته باشم فکر می کردم با خارج شدن از ایران دوستانم را هم از دست می دهم. با این که خروج از ایران به چنین چیزی منجر شد اما نتیجه اش آنچنان اسفناک هم نبود. شاید یکی از دلایلش تماس های هر روزه با هم آفیسی ها و هم کلاسی ها در دانشگاه باشد که ناخودآگاه به عمق دوستی می افزاید و این که حضور ما در یک مکان به دلیل وجود برخی علایق مشترک و شباهت های مشترک بوده است.

بچه های سیستم داینامیکس ام آی تی و آلبانی در سر در دانشکده ما - من نفر دوم از سمت چپم و بوراک نفر سوم دست به سینه ایستاده است. اونی که کراوات دارد دیوید است.

- پری روز برای خداحافظی حامد رفتیم استارباکس. دیروز صبح عازم کانادا بود... البته که این حامد با حامد بالایی فرق داره!... در این جا معمولا زیاد از خاطرات مدرسه و دانشگاه و این جور چیزها حرف می زنیم. یکی از بچه ها می گفت با این روند که پیش می رود بعد از سه چهار سال احتمالا همه ما جزییات دقیق زندگی همدیگر را خواهیم دانست! یادم آمد که خانوم یکی از استادها می گفت که بعد از 30 سال بازگشت از آمریکا پایدارترین دوست هایشان همان هایی هستند که در دوران دانشجویی در خارج از کشور با هم بوده اند. فکر می کنم این موضوع بی ارتباط با نوع رابطه ایجاد شده و درک شخصیت واقعی افراد نباشد.

- در فیس بوک امکانی هست برای این که دوستانتان را با هم مقایسه کنید. این طوری که دو به دو دوستانتان را در مورد کارکترهای مختلفشان با هم مقایسه می کنید. ساده اش این که عکس پروفایل کدامشان قشنگ تر است و پیچیده تر این که به کدامشان اعتماد بیشتر می کنید، کدامشان بخشنده تر است. اول، خیلی کار احمقانه ای به نظر می رسد. اما دو نکته جالب دارد. یکی این که خیلی از این سوال ها (شاید 99 درصدشان) برای من تازگی داشت و فکر می کردم که چقدر این فرد را از این زاویه می شناسم (البته سوال هایی هم وجود دارد که احتمالا نخواهید به آن ها جواب بدهید و ردش می کنید) و دیگر این که در زندگی واقعی هم هرچقدر شما قائل به خوب بودن همه باشید اما در خیلی از مواقع بالاخره مجبورید یکی را مثلا به عنوان فرد مهربان تر یا دوست بهتر انتخاب کنید. این انتخاب کردن خیلی وقت ها به شدت کار سختی است. بعد هم این که تعداد دوستان و عمق دوستی دو مسئله کاملا جداست. شاید هر کسی بدش نیاید که هزار نفر در پروفایلش باشند اما بعد به هر حال نکته این است که با چه کسری از این افراد ارتباط قوی دارید، رویشان حساب می کنید و ... فیدبک قضیه هم جالب است: این که چه ابعاد شخصیتی شما امتیاز بیشتری می گیرند و افراد چطور در موردتان قضاوت می کنند. زیاد حرف زدم! البته شاید هم دینامیکی در مقایسه دوستان وجود داشته باشد که باعث تضعیف ارتباط با دوستانی که عمق دوستی کمی با آن ها دارید شود.

6 comments:

Anonymous said...

عالی بود

Saeed said...
This comment has been removed by the author.
Saeed said...

آقا منم اين
compare people
فيس بوک رو دوست دارم، آدم وقتی ميبينه ملت چجوری ر ِيتش کردن ميفهمه چه شخصيت ضايعی بوده خودش خبر نداشته! (;
ولی
halo effect
داره، من وقتی يکی رو دوست دارم دلم نمياد انتخابش نکنم تو هر سؤالی حالا

Anonymous said...

بازی خوبی است اگر طبق معمول کسی بهش بر نخوره!

Anonymous said...

سلام
دستتون درد نکنه حیلی جالب بود.
موفق باشید

Anonymous said...

سلام ، بطور قطع خیلی بی ربط است ولی چون ازت اسمی بردم و بین وردپرس و بلاگر پینگ نیست ، خواستم خبر بدهم

http://miranoush.wordpress.com/2008/05/07/%d8%ac%d8%a7%d8%b0%d8%a8%d9%87-%d9%88-%d8%af%d8%a7%d9%81%d8%b9%d9%87-%d8%a8%d8%a7%d9%84%d8%a7%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86/