Tuesday, December 15, 2009

تاج سر - خیلی جدی و خسته از مقاله های پایان ترم:

مثل گاری از ما دارند اسب می کشند!

3 comments:

کیوان said...

که البته خیلی بدتر از اینه که مثل اسب ازشون کار بکشن. کاملا درک میکنم.

navid said...

در واقع در ادبیات دو قول بیشتر غالبه.. یا مثل اسب کار می کشند یا به گاری می بندند
:)
معمولا هم اسب گاری رو می کشه، نه گاری اسب رو! این که مثل گاری از ما است بکشند من رو یاد این می اندازه که یک سر بالایی باشه، و گاری پر از بار باشه و اسب رو به سمت پایین بکشه
:)

کیوان said...

میدونم پسر! اتفاقا خودمم داشتم فکر میکردم که میشه یه گاری باشه که یه مشت اسب دارند میکشنش بعد نیوشا داره اون گاری رو (احتمالا در جهت عکس اسبها) میکشه. بعد جمله رو خوب بپیچونی و خلاصه اش کنی لابد یه چیزی میشه تو این مایه ها! ولی خلاصه که درکش میکنم. من خودم احساس میکنم از من دارن یه گاری اسب میکشن.

پ.ن: این عمه مامان ما هم تخصصی داره تو ساختن این جمله ها. یه بار برگشته بود گفته بود همه تون مثل تیر خرس خورده میمونین. در یه عملیات ترکیبی (مثل مال نیوشا) هم گفته بود این کلید تخم مرغ شد رفت تو زمین!