اولین نگارش مرور ادبیات ام را تمام کردم. چهل صفحه double space شامل حدودا ده هزار لغت. فکر کنم بلندترین متن انگلیسی هست که تا حالا نوشتم. سه چهار ماهی طول کشید از روزی که اولین مقاله های مرتبط را خواندم. فردا یک دور دیگر می خوانمش. بعد هم یک بار آقا اندی زحمتش رو می کشند و غلط گیری اش می کنند و بعد گزارش دست آقا دیوید رو می بوسه برای تایید!
با تشکر از نانوایی پنرا که امروز ما را به مدت ده ساعت تحمل کردند!
7 comments:
if "مرور ادبیات" is sitting for "literature review," please look for a better Persian substitute.
چرا؟.. من که در ایران هم همین عبارت "مرور ادبیات" رو استفاده می کردم. در جمع آکادمیک همه معنی ادبیات موضوع رو می فهمیدند.
لغت
Literature
لزوما به معنی ادبیات نیست و به معنی هر نوشته تخصصی (نوشتجات) نیز میباشد. به نظر من که میدانم شما در حیطه دیگری غیر از ادبیات فعالیت دارید، "مرور منابع" شاید عبارت بهتری باشد.
dah saal!? :D
haha.. Just saw and fixed it!
ما هم اینجا میگیم مرور ادبیات
جالبه که من دفعه اولمه که این اصطلاح رو شنیدم. ممنون از شما!
Post a Comment