Monday, April 25, 2011

لِماذا؟ لانها لغة جمیله!

1- من و نیوشا و دوست دیگری تصمیم گرفتیم که عربی یاد بگیریم. لِماذا؟ لانها لغة جمیله!.. در واقع مدت ها بود که دوست داشتم این کار را بکنم. دانشگاه، کلاس عربی خوب نداشت. بعد هم برای ما که بلدیم چطور حروف را بنویسیم، کلاس های عربی این جا وقت تلف کردن است. مدت ها بود دنبال کلاس خوب بودم. بودن در آمریکا فرصت خوبی است که به مهاجران کشورها و فرهنگ های مختلف دسترسی داشته باشید. فکر کردیم تا این جاییم از این فرصت می توان استفاده کرد.

2- همکار آمریکایی ای دارم که به فرهنگ عربی علاقه دارد و شوهر خواهرش فلسطینی است. چند وقت پیش گفت که جدیدن در کلاس های شبانه عربی یک دبیرستان شرکت می کند. برای من که نه می دانستم که می توان در کلاس های شبانه دبیرستان ها ثبت نام کرد و نه می دانستم که کلاس عربی هم دارند، خیلی جالب بود. ایمیل معلم شان را گرفتم. بعد از چند ایمیل به این نتیجه رسیدیم که کلاس نیمه خصوصی می توان گذاشت با این معلم عربی. هزینه اش هم قابل قبول بود. این بود که قرار شد خانوم "مَی" به ما عربی درس بدهد.

3- «مَی» خانومی مصری است. معلم زبان عربی ما است. در واقع، هی سیده استاذه تَدرِس اللغة العربیه! از ما جوان تر است. تحصیلات اش فوق لیسانس زبان است و کارش معلمی است. هفت سالی است که با همسرش این جاست. انگلیسی به عرب ها درس می دهد و عربی به آمریکایی ها. ماشاالله!.. «مَی» محجبه است. می گوید که اسمش، فارسی است؛ به معنی شراب. دوست اش ندارد. می گوییم شراب اش روحانی است!.. با حوصله و با انرژی درس می دهد.

4- «عربی مدرن استاندارد» می خوانیم. این همان زبانی است که 300 میلیون عرب آن را می فهمند و در مکالمات بین کشوری و در محاوره رسمی از آن استفاده می کنند. چیزی است میان ادبیات قرآنی، و شش گویش اصلی عربی. با این حال، خانوم استاذه گاهی از گویش مصری هم می گوید تا بتوانیم این گویش خاص را هم بفهمیم. به هر حال بزرگترین گروه اعراب، مصری هستند (80 میلیون نفر) و بیشتر تولیدات فرهنگی عربی به این گویش است.

5- آهای! چه غافل نشسته اید که «مدینه دیزنی فی الیابان تفتح ابوابها من جدید!». این اولین متنی بود که در کلاس خواندیم، از یک روزنامه بود. خیلی هیجان داشت. متن کوتاهی بود اما اعتماد به نفس مان را زیاد کرد. به هر حال خبر به روزی هم بود که بعد از زلزله اخیر، دیزنی لَند در ژاپن دوباره باز می شود! بگذریم از این که تاج سرگرامی گمان برده بود که دیزنی لَند در "بیابان" باز می شود! از این اشتباهات زیاد می کنیم. از این نظر کلاس بامزه ای است!

6- من می خواهم در انتهای این دوره ده جلسه ای بتوانم مکالمه کنم و روزنامه بخوانم. جدای از این که با فرهنگ ملتی آشنا می شوم که شباهت های زیادی با فرهنگ خودم دارد می توانم در آینده هم اگر مجبور شدم که در دانشگاه های عربی خلیج فارس درس بدهم استفاده کنم. ارزش شخصی دیگرش هم برای من توانایی ایجاد ارتباط مستقیم تر با فرهنگ اسلامی است. بگذریم از این که بعد از این دو جلسه، فعلن از موسیقی پاپ عربی خیلی خوشم آمده! چقدر شعرهای این ها قشنگ بوده و من نمی دانستم...

7- راستی چه کسی گفته بود که این ها "ژ" و "گ" ندارند؟ البته ندارند اما تلفظ می کنند. مثلا اگر، در عربی مدرن استاندارد، بخواهید بگویید "ج" آن را متفاوت از "ج" فارسی می گویید. خودشان می گویید مثل g در کلمه regime می گویید: یعنی شبیه "ژ". [اَنتِ جمیلَه: بخوانید اَنتی ژَمیلت]. بعد هم در گویش مصری "ج" را "گ" می خوانید؛ و با تغییر کوچکی در ابتدا می شود: [اِنتی گمیلَت.] ضمنا در زبان محاوره ای مصری (و لبنانی)، "ق" را تلفظ نمی کنند. مثلا اَنتِ قلبی (تو قلب من هستی) را می خوانید اِنتی ألبی.

8- "مَی" متون عربی خودش را می دهد که معمولن مطلبی خبری یا تاریخی است. مثلا امروز در مورد چهار مصری که جایزه نوبل برده اند صحبت کردیم (من نمی دانستم مصری ها نوبل شیمی و نوبل ادبیات هم برده اند! قرار است ما هم دفعه بعد در مورد چند تا از نوابغ ایرانی حرف بزنیم! داشتیم فکر می کردیم هر وقت می خواهیم در مورد کسی حرف بزنیم مجبوریم بریم تو تاریخ هزارسال قبل و یک شاعری چیزی پیدا کنیم...)
اضافه برکلاس خانوم "مَی"، چند تا کار دیگر هم برای تقویت عربی ام می کنم. مثلا من و نیوشا، به موسیقی عربی گوش می دهیم و با مقایسه کلمه به کلمه موسیقی و متن شعر سعی می کنیم آن را بفهمیم. بعد هم گاهی یوتویوپ های فردی به نام "ماها" را نگاه می کنیم. ماها فکر کنم از مسیحیان فلسطین است. مجموعه خیلی خوبی فراهم کرده. شاید تا حالا بیست تایی اش را نگاه کرده باشم. شما هم اگر علاقه دارید می توانید ویدیوهای ماها را تعقیب کنید. تند تند هم آپ دیت می کند. مثلا به این یکی (کلمه الله در عربی) یا به این یکی (سوال پرسیدن در عربی). ولی بازهم به نظر من این جایگزین کلاس درس نمی شود. به نظر من، آدم، کلاسی که معلم حرفه ای داشته باشد و برای اش پول پرداخت کند را جدی تر می گیرد!

9- برای آن هایی که از انگلیسی شان مطمئن اند توصیه می کنم یک زبان دیگر را شروع کنند. خیلی هیجان دارد. احساس می کنید با جمعیت زیادی می توانید ارتباط برقرار کنید. البته طبیعتا اگر از انگلیسی تان مطمئن هستید، به دنبال زبان سوم بروید... فعلن، مَعَ السلامه!

8 comments:

Anonymous said...

خیلی با مزه بود! فقط میخواستم بگم که لازم نیست از هزار سال پیش چیزی پیدا کنید. میتونید از شیرین عبادی و جایزه صلح نوبلش بگید یا از دکتر مصدق و ملی کردن نفت (معادل ایرانی برای گمال عبدالناصر مصری!) و یا از پروفسور لطفی زاده و منطق فازی و یا از دکتر فیروز نادری در ناسا و قص علی هذا

Anonymous said...

آفرین به شما! عربی خیلی خیلی زبان قشنگیه! من لهجة مصری رو خیلی دوست دارم! فرهنگشون رو هم همین طور!
یک چیز جالب راجع به برندة جایزة نوبل ادبیاتشون، نجیب محفوظ (یا به قول خودشون نگیب محفوظ!): نجیب، یک عالم کتاب داره. توی کتاب "حرافیش" صوفی هایی داره که هر از گاهی شعر می خونند. شعرهایی که نجیب برای این شخصیتها انتخاب کرده، تیکه هایی از غزلیات حافظه. و اونها رو توی کتابش، به فارسی نوشته، بدون ترجمه. یک دوست مصریم کتاب رو نشون دادم و کلی هیجان زده بود که بالاخره فهمیده این شعرها چی هستند!
اگه ترجمة انگلیسی کتاب رو هم بگیری، این شعرها به پینگلیش نوشته شده اند!

Anonymous said...

پس این موسیقی رو هم از دست ندید: http://www.youtube.com/watch?v=_n0vM-__yBE

زبانش همون عربی معیاره و اگر متن ترانه ش رو بخونید لذت ش دو چندان میشه به نظرم!ا

navid said...

مرسی بابت کامنت ها.

"میدونم" حتما کتابی که گفتی رو پیدا می کنم. خیلی جالبه.

"هویج" آهنگ قشنگی بود.

Anonymous said...

این لینک کتاب "حرافیش":
http://www.amazon.com/Harafish-Naguib-Mahfouz/dp/0385423357

اگر می خوای کتابی از نجیب محفوظ بخونی، این کتاب رو نگاه بنداز. خیلی خوبه:
http://www.amazon.com/Children-Alley-Novel-Naguib-Mahfouz/dp/0385264739/ref=sr_1_1?s=books&ie=UTF8&qid=1303920728&sr=1-1

-مانا

shaqayeq said...

:)) mey yejoraye mishe saqar e khodemon. heife esm be in qashangi roye in khanomi ke doostesh nadare esmesho .. man etefaghan ye qesseye arabi chand roz pish khondam, kolle qesse dar morede taekid be javanmardi bod v cheqadrham javanmardan arab ha :) javabe comment qablimo nadadi aqaye navid/

navid said...

می که ساغر نمی شه! یعنی پیاله...
کامنت قبلی ات رو سعی می کنم پیدا کنم! و جواب بدم

Anonymous said...

سلام. حسین علیزاده هم کاندید جایزه گرمی شده بود. سه چهار سال قبل. شهرام ناظری هم لقب شوالیه هنر گرفته.
فعلا همین تا بقیه یادم بیاد!